درست در هنگامه تظاهرات داخلی در آمریکا بر علیه دولت و شکست سیستم پزشکی آمریکا در مقابله با کرونا و پدیدار شدن آثار اقتصادی کرونا بصورت هم زمان هم ترامپ هم برایان هوک خواستار بازگشت به میز مذاکره شدند.
این همزمانی سیاست مداران ایرانی را به اشتباه انداخت که این درخواست مجدد برای مذاکره محصول پایین آمدن محبوبیت ترامپ برای انتخابات آتی آمریکا است ؟
لذا آمریکا و شخص ترامپ به این توافق برای انتخاب مجدد در نقش رئیس جمهور نیاز به این توافق دارند؟
از وزیر امور خارجه تا کارمندان ارشد دولتی و حتی سر مقاله نویسان و بزرگان قم همگی در این زمینه قلم فرسایی کردند و دعوت به مذاکره را رد کرده و منتفی دانستند؟
حتی گامی جلو تر گذاشته بعضی طلب امتیازات بیشتر از اوباما برای مذاکره مجدد طلب نمودند.
حتی رسانه های غربی نیز با شیطنت فراوان همین تحلیل را روی میز گذاشتند تا ایران آن را بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دهد؟
شکی نیست که کمتر شدن اعتبار سیاسی ترامپ یکی از عوامل این بازگشت به میز مذاکره است اما دلیل اصلی نیست؟
دلیل اصلی اصلا در آمریکا و اروپا نیست دلیل اصلی این همه اصرار و تمنا در داخل ایران است.
چه دلیل و یا دلایلی باعث این تغییر شده است.
اما واقعیت موضوع و آنچه باعث این درخواست مجدد مذاکرات شده بیش از هفتاد درصد تغییرات پیش آمده در تهران است نه در آمریکا؟
اما چه تغییراتی در تهران به وقوع پیوسته که طرف آمریکایی غرورش را شکسته و مجدد در خواست مذاکره را روی میز گذاشته است؟
تغییرات زیر آثاری از شکست ترامپ در سیاست فشار حداکثری خودش را در آینده بسیار نزدیک لمس و مشاهده کرده است پیش بینی کرده .
این تغییرات تهران ؟
1- تغییر ساختار سیاسی مجلس به اکثریت اصول گرایان و مخالفان با برجام و سازش و بروز یک تحول خواهی اقتصادی در بین اعضاء نمایندگان جدید مجلس.
2- شکست روحانی در سیاست های مورد نطر خودش اعم از برنامه های اقتصادی صلح جویی به مسلخ بردن کشور تحت لوای مذاکره با کدخدا و همین طور سقوط و یا بی اثر شدن نظرات روحانی در حاکمیت ( در واقع طرف آمریکایی زودتر از خود تیم روحانی به شکست و برکناری ضمنی او پی برده است) همینطور تغییرات بسیار محسوس در جو عمومی کشور و همراهی اکثریت به پیروی از سیاست عدم آشتی با پیمان شکنان و جو ضد آمریکایی بوجود آمده در کشور در حالیکه وقتی برجام به نتیجه رسید کشور های آمریکایی و اروپایی محبوبیت زیادی در بین ایرانیان داشتند اما اینک این محبوبیت تبدیل به نفرت شده است درست همان احساسی که سیاه پوستان آمریکای نسبت به دولتمردان آمریکایی دارند. آمریکا با دست خودش چنان نفرتی خرید که در تاریخ 200 ساله اخیر ایران این نفرت بی نظیر است هر چه دولت ایران سعی می کرد این جو ضد آمریکایی درست کند ناموفق بود اما این تغییر بدست شخص ترامپ به احسن وجود محقق شد؟
3-تمام شواهد حاکی از فرو ریزی تحریم ها حکایت دارد؟ در واقع اقتصاد کرونا زده غربی هم اکنون نیز بسیار صدمه پذیر شده است متاسفانه ایران در این زمینه فعال نیست هم اکنون ایران می تواند با پرداخت تهاتر هر کالای را در اروپا حتی آمریکای شمالی و جنوبی خریداری کند حتی چند صد میلیارد دلار
4- فروریزی ضمنی و تدریجی همینه آمریکا در جریان انتقال بنزین به ونزوئلا و آماده کردن افکار عمومی دنیا برای مراودات بیشتر ایران با کشورهای مختلف.
5- تغییرات محسوس در سیاست های اقتصادی بخش داخلی ایران برای نیل به خودکفایی نسبی در تولیدات و جبران کسری های اولیه بخصوص اینکه هیاهوی اولیه تحریم ها هم فرونشسته و کشور به تدریج دارد روی پای خودش می ایستد اگرچه این سیاست باید از اول توسط دولت پیگیری می شد که نشده امید است مجلس با مصوبات سریع و محکم کار را تمام کند.
این پنج دلیل آمریکا را نه فقط شخص ترامپ به عقب نشینی آشکار وادار کرده است.
نه تغییرات در سرزمین اصلی آمریکا؟
اینک شروع روند پیروزی با ایران است اگر بصورت ملموس در جهت آن حرکات شتابان داشته باشد.
بخصوص اینکه رئیس جمهور آینده ایران هر کسی باشد صلح طلب از نوع روحانی نخواهد بود.
در واقع آمریکا هم سیاست مداران وابسته خود را در ایران از دست داد هم یک جو عمومی ضد آمریکای و حتی ضد غربی در کشور مستولی کرد.
ایران باید دوسال پیش روحانی را برکنار و موانع تولید از سر راه برمی داشت می توانست ماه ها قبل آثار پیروزی را نمودار کند.
نه اکنون که آثار تحریم و کرونا اقتصاد کشور را به کلی ضعیف کرده است.
اگرچه باز هم دیر نشده هرچه زودتر این تغییرات به وقوع به پیوندد می تواند پیروزی ایران رقم بزند.
- ۰ ۰
- ۰ نظر
